رفیق خوشبخت ما شامل منتخبی جذاب از زندگینامه و متن وصیتنامه شهید بزرگوار ، سردار حاج قاسم سلیمانی است.در کتاب رفیق خوشبخت ما، مخاطب در هشت فصل مختلف ، مصداقهای متعالی اخلاق ، عبادت و اخلاص سیدالشهدای مقاومت، شهید سردار حاج قاسم سلیمانی را به تماشا خواهد نشست.کتاب رفیق خوشبخت ما با قلمی روان به همراه عکس و تصویرگریهای جذاب نگارش شده و با استفاده از تکنولوژیهای جدید نظیر کیوآرگرافی مخاطب را از طریق فیلمهای متنوع با این شهید بزرگوار بیشتر آشنا میسازد.
شرح دلبری (محمد علی تولایی)
کتاب شرح دلبری، شرحی است بر وصیتنامه سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی به قلم محمدعلی تولایی که در موسسه خدمات مشاورهای و پژوهشهای اجتماعی آستان قدس رضوی به چاپ رسیده است.
کتاب چه کسی ماشه را خواهد کشید بر اساس زندگى شهید غلامعلى پیچک به قلم رحیم مخدومى، دوازدهمین کتاب از مجموعه کتابهای قصه فرماندهان، ابتدا داستانهایی از این شهید بزرگوار روایت میکند، سپس زندگینامهی وی را به تصویر میکشد.
چهلمین نفر (اصغر فکور)
اصغر فکور در کتاب چهلمین نفر، زندگینامهی داستانی شهید مجید بقایی، فرماندهی قرارگاه یکم کربلا را روایت میکند.
فرمانده شهر (داوود بختیاری دانشور)
کتاب فرمانده شهر نوشتهی داوود بختیاری دانشور، زندگینامه داستانی شهید محمد جهان آرا، فرمانده سپاه پاسداران خرمشهر است که در حادثهی سقوط هواپیما به همراه دیگر فرماندهان بسیج، سپاه و ارتش شهید شد.
فاتحان اروند (محمد دهشیری)
کتاب «فاتحان اروند» گوشهای از خاطرات ۴۷ شهید روستای لاهیجان از توابع شهرستان رفسنجان است که در ۲۱۲ صفحه از سوی محمد دهشیری از رزمندگان دوران دفاع مقدس تألیف شده است.
خانه خواهرم (علی محمدی نسب)
کتاب «خانه خواهرم» ویژه خاطرات سردار شهید حاج عباس حسینی از شهدای رفسنجان به نویسندگی جانباز دفاع مقدس علی محمدینسب می باشد.
معلم فراری (رحیم مخدومی)
رحیم مخدومی از نویسندگان باسابقه دفاع مقدس، این بار براساس زندگی شهید محمد ابراهیم همت کتاب معلم فراری را نوشته است.
پرواز تا بی نهایت (علی اکبر)
این کتاب در سه فصل «کودکی تا انقلاب»، «انقلاب تا رشادت» و «رشادت تا شهادت» به زندگانی، رشادت ها و محسنات اخلاقی سرلشکر شهید عباس بابایی، اعم از تواضع، دینداری، بی ریایی و ... از زبان همسر، مادر، نزدیکان و همکاران نظامی و غیرنظامی می پردازد. از ویژگی های برجسته کتاب یاد شده، موجز و مفید بودن حکایت های متن است که مخاطب را با تنوع روبه رو می کند. سرلشکر شهید عباس بابایی، در مردادماه سال 1366 - مصادف با عید قربان - و در 37 سالگی، در حین یک عملیات برون مرزی به شهادت رسید.
برپله های آسمان (زهرا علیزاده)
کتاب بر پله های آسمان مشتمل بر زندگینامه، فرازهایی از وصیتنامه و خاطرات نقل شده از خانواده و دوستان و همرزمان برادران شهید «ابوالفضل و جعفر مهرابی» است. ابوالفضل، متولد سال 1341 در محمدآباد دامغان است و در سال 1362 در عملیات «خیبر» در «جزیره مجنون» به شهادت رسیده است. برادرش جعفر، متولد سال 1345 است و در عملیات «مرصاد» در سال 1367 به شهادت رسیده است.
پسرک فلافل فروش(گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی)
کتاب پسرک فلافل فروش، زندگی شهید محمدهادی ذوالفقاری را روایت میکند.در کتاب حاضر که به بخشهای متعددی تقسیم و بخشبندی شده است، روایتهایی را از دوستان و خانوادهٔ وی میخوانید.وصیتنامهٔ این شهید نیز، به همراه بخش ضمائم و تصاویر، در انتهای کتاب قرار دارد.
سجاد لشکر (فاطمه سعادت نصری)
سجاد لشکر عنوان کتابی است که زندگی سردار شهید «سید جواد حسینی» را در قالب خاطره روایت می کند؛ شهیدی که سردار سلیمانی او را «سجاد لشکر ثارالله» خواند.
سلام بر ابراهیم (گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی)
سلام بر ابراهیم مجموعهای است که در قالب زندگی نامه شهید ابراهیم هادی و ۶۹ خاطره درباره شهید بزرگوار و مفقودالاثر «ابراهیم هادی» نوشته شده است. این کتاب حاصل بیش از پنجاه مصاحبه از خانواده و دوستان آن شهید است که همگی در گردآوری این مجموعه ارزشمند همکاری کردهاند.
شهید عباس حاجی زاده (اکرم اسلامی)
این کتاب شامل زندگینامه، خاطرات و عکس هایی از شهید عباس حاجی زاده از شهدای قم به نویسندگی اکرم اسلامی است.
شهید مهدی زین الدین (مهدی قربانی)
این کتاب شامل زندگینامه، خاطرات، دست نوشته ها و عکس هایی از شهید مهدی زین الدین از شهدای قم به نویسندگی مهدی قربانی است.
شهید مجید زین الدین (لیلا موسوی)
این کتاب شامل زندگینامه، خاطرات، دست نوشته ها و عکس هایی از شهید مجید زین الدین از شهدای قم به نویسندگی لیلا موسوی است.

پایی که جا ماند
کتاب پایی که جا ماند را سید ناصر حسینی پور یکی از جانبازان جنگ میان ایران و عراق نوشته است.سید ناصر حسینی پور وقتی ۱۴ سال داشت به جبهه رفت و وقتی ۱۶ سال داشت، در آخرین روزهای جنگ و در «جزیرهٔ مجنون» به اسارت عراقیها درآمد. این اتفاق در حالی افتاد که او در سمت دیدهبان قرار داشت و در واحد اطلاعات فعالیت میکرد.وقتی نویسندهٔ این کتاب اسیر میشود یک پایش تقریباً قطع شده و به رگ و پوستی بند بوده است. بااینحال تصمیم میگیرد در دورهٔ پس از اسارت باز هم دیدهبان اتفاقات و حوادث باشد، اما اینبار بدون دوربین و دکل. او دیدهها و شنیدههایش را در کاغذهای کوچکی که از حاشیهٔ روزنامهها و کتابهای ارسالی سازمان مجاهدین خلق جمعآوری کرده بود، با رمز، مینوشت و در لولهٔ عصایش جاسازی میکرد.
انتخاب حالت کور رنگی
سرخ کوری سبز کوری آبی کوری سرخ دشوار بینی سبز دشوار بینی آبی دشوار بینی تک رنگ بینی تک رنگ بینی مخروطیتغییر اندازه فونت:
تغییر فاصله بین کلمات:
تغییر فاصله بین خطوط:
تغییر نوع موس: